همشهری آنلاین -یکتا فراهانی: در اینکه نقش مادر در تربیت کودک بسیار مهم است هیچ شکی نیست. اما پدر هم وظایف مهم و تاثیر بسیار زیادی در این خصوص دارد که توجه نداشتن به آن مانع از ایجاد صمیمت بین پدر و فرزند خواهد شد؛ موضوعی که میتواند مشکلات زیادی در روابط آینده کودک ایجاد کند.
برداشت اشتباه از نقش پدر
دکتر سیما قدرتی، روانشناس، مشاور و عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد تهران در مورد کمرنگ شدن نقش پدر در بعضی خانوادهها می گوید: «گاهی مادران خواسته یا ناخواسته مانع از حضور فعال پدر در خانواده میشوند. تا اندازهای که در بعضی موارد نقش آنها بیشتر محدود به نانآور خانواده میشود و بچه ها کمتر با پدر وقت میگذرانند.
در صورتی که تحقیقات بر افراد مختلف نشان میدهد زمانی که پدر هم مانند مادر به وظایف خود عمل کند، کودکان به انسانهای سالمتری از نظر احساسی و عاطفی تبدیل خواهند شد. »
طبق تحقیقات، پدران در یادگیری، اعتماد به نفس، شناخت احساسات، و مقابله با ترسهای کودکان نقش مهمی دارند که در صورت بیتوجهی به آن، کودکان دچار ناامنی، عصبانیت و خشمهای مداوم میشوند.
متاسفانه دیدگاه اشتباهی در بسیاری ازخانوادهها حاکی از آن است که مادر میتواند کمرنگ بودن حضور پدر را جبران کند؛ در صورتی که هیچ کدام از والدین نمیتوانند عهدهدار نقش دیگری باشد.
اهمیت کیفیت حضور والدین
به گفته قدرتی، یکی از موضوعات مهم حضور هر دو والد به ویژه هنگام تولد در کنار کودک است؛ بهگونهای که کودک بتواند امنیت حضور هر دو والد را احساس کند. احساس امنیت در نوع دلبستگی کودکان بسیار مهم است.
موضوع دیگری که والدین باید به آن توجه داشته باشند کیفیت حضور آنهاست. مثلا ممکن است والدین مدت زمان زیادی را در کنار فرزندخود بگذرانند اما توجه لازم را به آنها نداشته باشند. بنابراین مهم کیفیت حضور پدر و مادر در کنار کودک است. وقتی پدر در خانه باشد ولی هیچ توجهی به فرزندش نداشته باشد و با او وقت نگذراند، حضور او نمیتواند چندان تاثیرگذار باشد.
قدرتی میگوید نوع وقت گذراندن پدر و مادرها در کنار فرزندانشان در هر سن متفاوت است. مثلا حضور با کیفیت والدین تا دو سالگی کودک به معنای برآورده کردن همه نیازهای کودک توسط پدر و مادر در کمترین زمان ممکن است. ضمن آنکه باید حتما کودک را به موقع در آغوش بگیرند تا محرکهای حسی لازم برای او فراهم شود.
توجه داشته باشیم که نیازهای کودک هنگام تولد خیلی زیاد است. بنابراین مادر به تنهایی نمیتواند از عهده انجام آنها برآید و در واقع حضور هر دو والد هم به کودک کمک میکند و هم مادر خسته نخواهد شد؛ ضمن آنکه خستگی مادر هم درنهایت متوجه کودک خواهد شد و باعث می شود نتواند به خوبی به فرزندش رسیدگی کند.
نقش مهم پدر
قدرتی میگوید مسائل فرهنگی در حضور پدر و نقش او در خانواده دخیل است. البته در بسیاری فرهنگ ها تربیت اصلی کودکان و مراقبت از آنها اغلب به عهده مادر است و پدر نقش زمینهای و جایگزین را برعهده دارد. اما کارها و ظایف باید به طور مشترک بین والدین تقسیم شوند.
ضمن آنکه شاید مدت زمان حضور پدر در کنار کودک به اندازه مادر نباشد؛ ولی نقش او و میزان تاثیر گذاری او بر فرزندش کمتر نیست
بنابراین پدر باید از وظایف خود آگاه باشد تا بتواند بهخوبی از پس نقش خود برآید. در این صورت اگر حضورش کمتر از مادر هم باشد برای کودک کافی است؛ چون مهم موثر بودن حضور او در کنار کودک است.
نیاز کودک
به عقیده این روانشناس، کودک باید از حضور والدین در کنار خود لذت ببرد. بنابراین باید احساس کند پدر و مادر رابطه خوبی با همدیگر دارند چون میتواند در شکلگیری نوع دلبستگی کودک هم موثر واقع شود. به این ترتیب، تلاش یکی از آنها به تنهایی نمیتواند نتیجهبخش باشد.
کودکانی که مدام شاهد تنش و جر و بحث والدین خود هستند تصور می کنند دنیای جای نامنی است. وقتی پدر و مادر به یکدیگر توجه لازم را نشان نمیدهند، با همدیگر قهر میکنند و علاقهای به یکدیگر نشان نمیدهند؛ کودک نیز در آینده چنین رفتاری را تکرار خواهد کرد چون از احساس امنیت لازم برخوردار نیست. بنابراین نمیتواند آن را به دیگران هم منتقل کند و حس خوبی در آنها به وجود آورد.
نگرانی مادر
قدرتی میگوید بسیاری از مادران بدون اینکه خودشان بدانند و به دلایل مختلف، مانع از انجام وظایف پدر در قبال فرزندشان میشوند. البته بعضی پدران هم تمایلی به وقت گذراندن با فرزندشان ندارند و فکر میکنند فرزندپروری وظیفه مادران است.
در اینجا موضوع مهم آن است که توجه داشته باشیم گاهی تناقض و تفاوت در روشهای تربیتی والدین هم در تربیت فرزندان تاثیر مخربی خواهد گذاشت. در واقع همسو بودن و هماهنگی والدین در برخورد با کودک بسیار مهم است.
وقتی والدین فکر میکنند فقط روش تربیتی خودشان موثر است؛ نهتنها با همدیگر دچار اختلاف می شوند؛ بلکه کودکان هم سردر گم خواهند شد و قاطعیت پدر و مادرشان را جدی نمی گیرند. به این ترتیب حرف شنوی لازم را هم از هیچ یک از آنها نخواهند داشت.
گاهی نگرانی مادران هم تاثیر زیادی بر کمرنگ شدن نقش پدران دارد. وقتی مادر مضطرب و نگران باشد که نکند به فرزندش آسیبی برسد و فکر کند همسرش نمیتواند به خوبی از کودک مراقبت کند؛ همه کارهای کودک را خودش به تنهایی انجام می دهد و به این ترتیب نقش پدر کمرنگ خواهد شد.
ابهام در انجام وظایف
به گفته این روان شناس، وظایف و جایگاه هر فرد در خانه باید مشخص باشد. همچنین پدر ومادرها هیچگاه نباید فرزندشان را در اختلافات خود دخیل کنند. وقتی یکی از والدین به واسطه خشمی که از دیگری دارد اجازه نمیدهد فرزندش با او ارتباط خوبی داشته باشد و مدام از همسرش بدگویی میکند خواه ناخواه کودک هم تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
بنابراین والدین نباید خشم و ناراحتی خود از همسرشان را به فرزندشان منتقل کنند و پشت سر او حرف بزنند. فراموش نکنیم نقش همسر ما در قبال فرزندش و همچنین وظایف او بسیار مهم است.
به گفته قدرتی، وقتی محدوده مسوولیتها و انتظارات در خانواده مشخص نمیشود افراد نمیدانند چه وظایفی دارند و مسائل و مشکلات والدین هم پررنگ تر خواهد شد.
پدر و مادرها حتما باید در باره نقشها و مسوولیتهای جدید خود پس از تولد فرزندشان به نقطه مشترکی برسند. چون اگر مادر فکر کند تنها گذاشته شده، همسرش به او توجهی ندارد و در انجام وظایف خود کوتاهی میکند یا پدر فکر کند با تولد کودک تمام توجه همسرش معطوف به فرزندشان شده؛ هر چقدر هم تلاش کنند نمیتوانند نتیجه خوبی بگیرند. ضمن آنکه کودک هم آسیب خواهد دید.
آمیختگی مادر و فرزند
این روانشناس میگوید بعضی مادران به واسطه اضطرابی که با تولد فرزندشان دارند نوعی آمیختگی با او پیدا میکنند و به طور وسواسگونهای مدام از فرزندشان مراقبت می کنند. این گونه رفتارها باعث ایجاد فاصله پدر با فرزندش میشود.
موضوع مهم آن است که والدین نباید حق همسرشان را در انجام وظایف خود نسبت به فرزندش از او سلب کنند.
در واقع آنها تنها زمانی میتوانند تاثیر خوبی بر فرزند خود بگذارند که خودشان بدانند چگونه باید هیجانات و عواطف کودک را تنظیم، تعدیل و مدیریت کنند.
الگوسازی کودک
قدرتی میگوید توجه داشته باشیم نخستین الگوی کودک، پدر و مادر او هستند که در هر سنی به نوعی با آنها الگوسازی میکند. اگر دختران نتوانند به عنوان نخستین الگوی مرد، پدر را در کنار خود داشته باشند نمی توانند متوجه نقش مردان شوند و در آینده با مشکلات زیادی دراین باره مواجه خو اهند شد؛ همان طور که پسران هم باید بتوانند الگو برداری درستی از جنس موافق خود یعنی پدرشان داشته باشند.
بنابراین اگر والدین رابطه خوبی هم با همدیگر نداشته باشند نباید مانع از ایفای نقش طرف مقابل در برابر فرزندشان شوند. الگو سازی درست کودک باعث می شود او در آینده شناخت بهتری از جنس موافق یا مخالف داشته باش؛ موضوعی که در برقراری روابط اجتماعی و عاطفی بسیار موثر است.
نظر شما